ساز ویولن حدود 60-70 سالی است که در ایران شناخته شده و حتی مکاتبی هم برای تعلیم اجرای موسیقی ایرانی توسط استادان نوازندهی این ساز به وجود آمده است (دستور ویولن از علینقی وزیری، ردیف موسیقی ایران از ابوالحسن صبا). ساز زهی آرشه ای، کوچکترین ساز این دسته که برای نواختن روی شانه چپ قرار می گیرد و به کمک آرشه که در دست راست نوازنده است نواخته می شود.سیم های ویولن قبلا از روده گوسفند ساخته می شد. امروزه در سیم های بم تر، بر روی روده سیم فلزی نازکی می پیچند و در سیم های زیر تر از مفتول فلزی تنها استفاده می شود. سیم های ویولن از زیرترین تا بم ترین سیم به ترتیب پائین کوک می شوند. می سیم اول، لا سیم دوم، ر سیم سوم، سل سیم چهارم . بنابراین اصوات سیم ها نسبت به یکدیگر به ترتیب فاصله پنجم را تشکیل می دهند. در این وسعت صدا ویولن قادر است تمام فواصل کروماتیک غربی و فواصل کروماتیک مخصوص موسیقی ایرانی و هر موسیقی دیگر را حاصل کند، به شرط آنکه گوش نوازنده در تشخیص آنها استاد باشد. قسمت های ساز عبارتند از: 1.بدن (تنه) 2.دسته 3. سر (خرک و ضمائم) بدن: جعبه ایست تو خالی که ما بین طبله (تخته روئی)، زیره (تخته زیرین) و جدارهای طرفین محصور شده است. در روی طبله سیم ها، چوب آبنوس تکیه گاه سیم ها، خرک، سیم گیر و دو شکاف به قرینه یکدیگر به شکل «f» قرار دارد. ضمناً نقش تقویت کننده صوت را بر عهده دارد. دسته یا گردن: در واقع دنباله چوب آبنوس تکیه سیم هاست که محل انگشت گذاری نوازنده در قسمت بالای آن قرار دارد. نوازنده ویولن قادر است در تمام طول چوب ابنوس انگشت گذاری کند.انتهای دسته به جعبه کوچکی ختم می شود که سیم ها در درون آن به دور گوشی های کوک پیچیده می شوند. در نوع آرشهای فاقد «دستان» است. به همین علت رسیدن به هر صوت مابین دو صوت ممکن است، زیرا نوازنده میتواند انگشتان خود را در تمام طول سیم بلغزاند. خرک: ما بین سیم ها و طبله ویولن قرار گرفته و فشار سیم ها آن را به طور عمودی نگه می دارد. نقش خرک آن است که ارتعاش سیم ها را به طبله و به جعبه ویولن منتقل کند. سیم گیر از آبنوس ساخته شده و در فاصله اندکی از خرک تا آخر تنه ویولن کشیده شده است، سیم ها از جعبه کوچک سر ساز آغاز شده تا چوب آبنوس تکیه گاه سیم ها ادامه یافته، از روی خرک عبور کرده و به دکمه ای که در قسمت پائین جدار تعبیه شده بسته میشود.
ادیب خوانساری سال ۱۲۸۰ در شهر خوانسار از توابع اصفهان متولد شد و در ۱۸ سالگی نزد سیدعبدالرحیم اصفهانی فنون آواز را با صدای خوشش آمیخت و اندکاندک در آواز مکتب اصفهان صاحب نام شد. سال ۱۳۱۹ وقتی برای نخستین بار در ایران رادیو ملی تاسیس شد، در حالی که سیونهمین سال زندگی را میگذراند به خاطر تسلطی که در آواز داشت و ازجمله هنرمندانی محسوب میشد که رادیو به حضورش نیاز داشت، به رادیو دعوت شد. همان سال ادیب عنوان نخستین خواننده مرد را در رادیوی ملی ایران به خود اختصاص داد. او در آن دوره با نوازندگانی چون ابوالحسن صبا، علیاکبر شهنازی، حسین یاحقی، مهدی خالدی، مرتضی محجوبی و... همکاری میکرد. ادیب خوانساری طی سالهای حضورش در رادیو در تمام برنامههای رادیویی به صورت زنده همکاری داشت و این همکاری تا سال ۱۳۳۰ نیز ادامه یافت، اما به دلیل تغییراتی که در رادیو صورت گرفت، ادیب خوانساری از رادیو کنارهگیری کرد. با آمدن ضبط مغناطیسی به رادیو، ادیب خوانساری نیز برای ماندگاری آثارش برای آرشیو رادیو، بسیاری از آثار خود را برای رادیو ضبط کرد؛ اما به سبب دشمنی که یکی از موسیقیدانان آن زمان به نام مشیر همایون، شهردار و رئیس شورای موسیقی رادیو با ادیب خوانساری داشت، تمامی آثار ضبط شده که فعالیت ۱۰ساله ادیب بود از آرشیو رادیو پاک شد و همین موضوع ضربه سنگینی به ادیب خوانساری وارد و او همکاری خود را با رادیو قطع کرد و رادیو را از هنر، علم و توانمندی که در آواز و شناخت دستگاههای موسیقی داشت، بینصیب گذاشت. سال ۱۳۳۴ با تغییر در برنامههای رادیویی و حضور داوود پیرنیا در برنامههای تخصصی موسیقی، از ادیب خوانساری برای همکاری مجدد با رادیو دعوت شد که در این سالها ادیب خوانساری علاوه بر آنکه از بزرگان موسیقی آوازی در ایران محسوب میشد و صدایش از ماندگارترینهای آواز رادیو بود، بر اجراهای دیگر هم نظارت میکرد و بدین ترتیب سطح کیفی موسیقی آوازی در رادیو طی آن دوران که ادیب خوانساری ناظر بر ضبطها و فعالیتهای رادیویی بود در رده بسیار موفق و حرفهای قرار گرفت. با اینکه بسیاری از آثار شاخص ادیب خوانساری با دشمنی همایون از آرشیو رادیو پاک شد، اما پس از سال ۱۳۳۴ مجموعهای از آثار ادیب که با همراهی استادانی چون ابوالحسن صبا، گلپا، ایرج، بنان، اسدالله ملک، حسن کسایی، رضا ورزنده و بسیاری از موسیقیدانان رادیو در آن سالهاست، در آرشیو رادیو به یادگار مانده است. به گفته رضا مهدوی، کارشناس موسیقی و از برنامهسازان موسیقایی در رادیو، در دورهای که صدای ادیب از رادیو پخش میشد به سبب آنکه مکتب این موسیقیدان از بهترین، شیواترین و رساترین بیان آوازی موسیقی ردیف (بویژه در بعد لحن و سبک) است، نابترین نمونه تفکیک شده مکتب آوازی اصفهان و آوازی تهران بنا نهاده شد که این مهم در تشویق و ترغیب جوانان مشتاق آن دوره به آواز ایرانی که در حال فراموش شدن بود موثر افتاد. این اقدام یک حرکت عظیم رسانهای بود که اثرات شایان آن امروزه نیز مشهود است؛ چرا که بسیاری از متاخران آواز ایران پس از او از جملات آوازی و انتخاب صحیح شعری او الگوبرداری کردهاند و آواز ادیب را به عنوان نمونهای شاخص در سرفصلهای دانشگاهی و تحقیقاتی برای اثبات دقیقتر پیشینه و حال موسیقی آوازی ایران مورد ارزیابی و آنالیز قرار دادهاند. استاد اسماعیل ادیب خوانساری از پیشکسوتان آواز ایران در رادیو که اجراهای زنده رادیویی وی از برجستهترین فعالیتهای آوازی رادیویی بود، ششم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ از دنیا رفت. __________________ در میان مه غلیظی که چشمان را برای دیدن حقیقت می آزارد و در میان هیاهوی غوغائیان که ندای درونی خویشتن اصیل خنیاگران را خفه می کند کانون امید و همبستگی باور کرده است که شب مجالی برای دیرپایی ندارد. | |
![]() |
آثار مشهور استاد :
استاد تجویدی را " به نظر بنده " و البته بسیاری از استادن مورد تایید می توان بهترین تصنیف ساز تاریخ ایران نامید چون اگر درباره زیباترین تصنیف ها ی ایران از مردم نظر سنجی کنید پس از بررسی متوجه خواهید شد آهنگساز بیشتر آنها استاد تجویدی می باشد برای اثبات این موضوع به فهرستی 40 تصنیفی که توانستم از آثار استاد گرد آوری کنم دقت کنید، در این فهرست به ترتیب نام تصنیف ، دستگاه ، ترانه سرا ، خواننده تا آنجایی که اطلاع داشتم گنجانیده شده است .
• وفا با تو ای مه روا نبود – شور- رهی معیری - حمیرا
• دیدی که رسوا شد دلم – دشتی - رهی معیری - مرضیه
• برتربت حافظ – نیر سینا - دلکش
• کو یاری تا به دیارم برساند - چهارگاه - معینی کرمانشاهی - دلکش
• عاشق شیدا من واله و رسوا من – اصفهان – پرویز خطیبی – کوروس سرهنگ زاده
• چه خوش سوزی ای عشق – دشتی - معینی کرمانشاهی
• عشق خود حاشا مکن – سه گاه - معینی کرمانشاهی - مرضیه
• از برت دامن کشان رفتم ای نامهربان – شوشتری - معینی کرمانشاهی - مرضیه
• می گذرم ز برای تو از جان می گذرم - چهارگاه – بیژن ترقی - دلکش
• آشفته حالی - شور - معینی کرمانشاهی - دلکش
• آتشین روی و سیمین تنی - همایون – رهی معیری - مرضیه
• رفتم و بار سفر بستم – دشتی - نواب صفا - هایده
• خاطره یک شب – چهارگاه - معینی کرمانشاهی
• سنگ خارا – بیات کرد - معینی کرمانشاهی - مرضیه
• آمد آمد با دلجویی – اصفهان - معینی کرمانشاهی - دلکش
• کودکی – مرکب خوانی - معینی کرمانشاهی - دلکش
• پشیمانم شدم - معینی کرمانشاهی - دلکش
• آتشی ز کاروان به جا مانده - شور – بیژن ترقی - دلکش
• قسمت من - سه گاه - معینی کرمانشاهی - دلکش
• سفر کرده - چهارگاه - معینی کرمانشاهی - دلکش
• بازگشته - اصفهان - معینی کرمانشاهی – دلکش ( سفر کرده و بازگشته مکمل یک سرگشت در دو ترانه جداگانه هستند – معینی کرمانشاهی )
• بگو که هستی بگو – شور- بیژن ترقی - دلکش
• بدرقه - افشاری – بیژن ترقی - دلکش
• بسوزان نامه هایم را بسوزان – عبدالله الفت – سیمیم غانم
• ای بهار من – چهارگاه – منیر طه
• مرا عاشقی شیدا - سه گاه – منیر طه – بنان
• چه می شد رها بودم - شوشتری – معینی کرمانشاهی
• آرزو گم کرده – دشتی – رهی معیری
• سرگردان – اصفهان – بیژن ترقی
• بگذشته – اصفهان – معینی کرمانشاهی – دلکش
• از ما گذشت – چهارگاه –شهرآشوب – دلکش
• سوز و ساز – سه گاه – منیر طه
• هستی سوز – ابوعطا – نواب صفا - دلکش
• صبرم عطا کن – سه گاه – بیژن ترقی - حمیرا
• شبهای من – سه گاه – نیر سینا
• یادت می آید – همایون – معینی کرمانشاهی - دلکش
• جدایی – دشتی - معینی کرمانشاهی - دلکش
• به پاس محبت – ماهور - معینی کرمانشاهی – دلکش
• پشیمانم – همایون – بیژ ن ترقی – حمیرا